نهج البلاغه

نظر هانري كربن(فيلسوف فرانسوي) در مورد نهج البلاغه

«نهج البلاغه مجموعه ای بزرگ از سخنان امام اول علی بن ابیطالب [علیه السلام] بوده وپس از قرآن و احادیث پيامبر،مهم ترین اثرمی باشد،آن هم نه فقط در مورد زندگی دینی عمومی تشیع،بلکه در زمینه تفکر فلسفی آن.در حقيقت نهج البلاغه می تواند به عنوان یکی از مهم ترین منابع اعتقادی که توسط متفکران شیعه-مخصوصا چهار قرن نخست- اظهار شده،مورد توجه قرار گيرد.تاثیر این کتاب را می توان در  اصطلاحات هم سنخ منطقی ،استنتاج نتایج صحیح ،و آفرینش اصطلاحات فنی معتبر در زبان عربی ،زبانی که هم محتوا و هم زیبایی را داراست،و ابداعات ادبی و فلسفی  مستقل از ترجمه متون یونانی به عربی، ملاحظه کرد.برخی از مطالب مشکل فلسفی بیانات امام به وسیله ملاصدرا و مکتب فلسفی او تبیین شده است.اگر کسی یکی از گفتگوهای امام با پیروانش به عنوان نمونه کمیل بن زیاد- راآن هنگام که در  جواب سوال حقیقت چیست مطرح شده ،یا جایی که او اسرار توفیق حکیمان در این دنیا را شرح می دهد،بخواند، شمه ای  از تفکر ممتاز این مکتب کامل را خواهد یافت.نهج البلاغه خاستگاه  خصوصیاتی است که خاص فلسفه شیعی است. اندیشمندان توجه داشته اند که سخنان امام یک دوره کامل فلسفی را شکل داده و منشا یک نظام کامل ماوراء الطبیعی بوده است.... متاسفانه تا به حال هیچ مطالعه فلسفی در مورد این کتاب در غرب صورت نگرفته است.در مقابل اگر کسی نهج البلاغه را با دقت و در پرتو کارهای متوالی روزافزون که توسط مفسران شیعه و سنی مانند میثم ابن علی بحرانی ،ابن ابی الحدید و خویی و دیگران- و مترجمان فارسی انجام شده ،مطالعه کند،و نیز اگر کسی این کتاب را در کنار بیانات سایر امامان بخواند ،روشن می شود که چرا بسط و گسترش تفکرنوین فلسفی در جهان تشیع واقع شده  در حالی که در اسلام سنی مکتب فلسفی زنده ای  تا مدت ها وجود نداشته است.»

                             (  هانری کربن،تاریخ فلسفه اسلامی،صص 35 و 36.)


گزارش تخلف
بعدی